معنی (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن,, معنی (پنیش &پئ) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر پ درخت، اصلی، عمده، مهم، (پفذ): سرگذاشتن به، دارای پ دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها پ سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدنپ, معنی (,jda &,n) sc، lgi، cاs، ubb، jml، اfتbاء، اjتiا bc[i، kmd sc، tik، oz sc، tcr، scwtpi، scsتmj، sc , bcoت، اwgd، ukbi، kik، (,tv): sc;vاaتj fi، bاcاd , bkاyi، biاji، cnds، sاgاc، ujmاj، kmqmu، kjتiا , sclcbj، cdاsت bاaتj fc، cifcd lcbj، bcfاgا mاru abj,, معنی اصطلاح (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن,, معادل (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن,, (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن, چی میشه؟, (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن, یعنی چی؟, (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن, synonym, (.jda &.n) سر، کله، راس، عدد، نوک، ابتداء، انتها درجه، موی سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر , درخت، اصلی، عمده، مهم، (.tv): سرگذاشتن به، دارای , دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها , سرکردن، ریاست داشتن بر، رهبری کردن، دربالا واقع شدن, definition,